کتاب «عشق به سرنوشت: چگونه رواقی باشیم»، نوشتهی ماسیمو پیلیوچی، با ترجمهی مهدی رضایی و ویرایش مصطفی ملکیان توسط انتشارات سروش مولانا به نوبت چاپ دوم رسید.
عشق به سرنوشت نخستین کتابی است که از مجموعهی نیکزیستیِ انتشارات سروش مولانا منتشر شده است. مجموعهی نیکزیستی همراستا با اهداف انتشارات سروش مولانا در صدد است تا دعوتی باشد برای خوب، اخلاقی و معنادار زیستن و از این رو، کتابهای برگزیدهی این مجموعه نیز به موضوعات نیکزیستیِ عینی – برآوردن نیازها – و نیکزیستیِ ذهنی – برآوردن امیال و اهداف – میپردازد.
ماسیمو پیلیوچی در این کتاب به فلسفهی رواقیگری و به عمل درآوردن آموزهی اخلاقی اپیکتتوس تأکید میورزد و در نگاه او، آموزههای اخلاقی رواقیون، بهویژه اپیکتتوس در تحمل هرچه بیشتر شرایط و مشکلات زندگی شخصی، اجتماعی، سیاسی، تسکین فشارهای درونی و دستیابی به آرامش درون، با وجود تمامی عوامل نامساعد ارثی و محیطی، تأثیر بسیار دارد.
کتاب عشق به سرنوشت نگاهی به شیوهی رواقی زیستن در جامعهی مدرن امروزی و استفاده از آموزههای آن مکتب است. زندگی توأم با آرمیدگی و آرامش ضمیر از چشمانداز رواقیون مترادف با زندگی سعادتمندانه است. رواقیگری فلسفهی عملیِ زندگیِ روزانهی ماست و به ما کمک میکند تا امور مهم را از ناچیز و شدنی را از ناممکن جدا سازیم.
مصطفی ملکیان در مقدمه کتاب چنین میگوید که متفکران واقع در طیف رواقیگریِ جدید میکوشند تا آخرین دستاوردهای بشری در حوزههای مختلف، بهویژه عرفان و ماوراءالطبیعه را بازنگری و اصلاح کرده و به بازتعریفی، تبیین و دفاع از آن آموزهها برآمده و از طریق آن آموزهها، به حل معضلات انسانِ امروزی دست بزنند.
دربارهی نویسنده
ماسیمو پیلیوچی متولد ۱۹۶۴ در ایتالیا و استاد فلسفه در سیتی کالج نیویورک است. پیلیوچی دکترای ژنتیک زیستشناسی تکاملی و فلسفه دارد؛ مقالاتی از او در نشریاتی معتبر همچون نیویورک تایمز و واشینگتن پست منتشر شده و تاکنون دو اثر در مقام نویسنده و ویراستار به چاپ رسانده است.
پیلیوچی از سال ۲۰۱۴ به شیوهای دیگر رواقیگری در عرصهی فلسفهی زندگی را مورد مطالعه قرار داد که در نهایت به تألیف و انتشار کتاب باارزش، مهم و پر فروش «عشق به سرنوشت: چگونه رواقی باشیم» انجامید.
از متن کتاب
رواقیان از چندین استعاره برای تفهیم مطالبشان استفاده میکردند. یکی از صریحترین آنها استعارهی باغ است که خروسیپوس آن را ابداع کرد. او میگفت که میوههای باغ نماد اخلاقِ خلقوخو هستند. برای چیدن میوههای خوب ما باید نهالها را با مواد مغذی مناسب تغذیه کنیم: در این صورت، خاکِ باغ همان فیزیک است که درک و فهمی، از جهانی که ما در آن زندگی میکنیم در اختیار ما میگذارد. علاوه بر این، «باغِ» ما برای در امان ماندن از تأثیرات مخرب و ناخواسته، نیاز به حصارکشی دارد وگرنه از علفهای هرز پر خواهد شد و هیچچیز خوبی در آن به بار نخواهد آمد: حصار همان منطق است که استدلال بد را پس میزند.