عبدالحسین زرین‌کوب

[ کلیک برای بزرگنمایی ]

شارحِ خلاق

عبدالحسین زرین‌کوب (1378 – 1301) مورخ، منتقد ادبی، نویسنده و مترجمی که گستره وسیع تحقیقات و آثارش در زمینه تصوف و مولوی‌پژوهی تا بدان‌جاست که بایست آنها را به عنوان آثارِ شاخصِ مرجع در این حوزه برشمرد‌. در کنار این‌ها، پژوهش‌های فراوانی در حوزه نقد شعر، زیبایی‌شناسی شعر نو، تاریخ اسلام، ظهور تصوف و غیره نیز در کارنامه خود دارد. در سال 1339 و بعد از اخذ مدرک دکترا، مدتی را در دانشسرای عالی تهران، در دانشگاه تهران در مقطع دکترا و در دانشکده هنرهای دراماتیک به تدریس پرداخت.

زرین‌کوب سال 1342 سردبیر مجله «راهنمای کتاب» شد. از همین سال‌ها به بعد بود که در دانشگاه‌های سوربن، هند، پاکستان و آکسفورد، سال‌های 47 تا 49 به عنوان استاد مهمان در دانشگاه کالیفرنیا و پرینستون به تدریس پرداخت. او در سال‌های 55 و 56 مدیریت گروه ادبیات فارسی دانشگاه تهران را بر عهده داشت. سال‌های 1360 تا 1362 را در فرانسه گذراند و به تحقیقات مبسوط و مفصلی در خصوص آثار مولانا پرداخت.

عبدالحسین زرین‌کوب | 1

ضرورت اشراف بر نشانه‌های مثنوی

دو کتاب مهم زرین‌کوب در حوزه مولوی‌پژوهی، یعنی «سرّ نی» و «بحر در کوزه» را باید گزارش‌های خلاقانه و هوشمندانه او در نقد و تفسیر قصه‌ها و تمثیلات مثنوی معنوی و نیز شرح تحلیلی و تطبیق آن برشمرد. آنها که به دنبال تدقیق در مثنوی و غور در آن هستند، این دو کتاب به همراه تحشیه و توضیحات زرین‌کوب، بی‌شک مسیر فهم و شناخت‌شان ازمثنوی را تسهیل خواهد کرد.

زرین‌کوب معتقد است از آنجا که مثنوی کتابی متشکل از برگزیده معارف اسلامی و مفاهیم انسانی برشمرده می‌شود، اگر نتوانیم بر نشانه‌ها و مولفه‌های گوناگون این معارف به منظور درک اشارات آن اشراف بیابیم، به مشکل برخواهیم خورد. در همین زمینه، کتاب دیگری که زرین‌کوب با زبانی به مراتب ساده‌تر از آن دو کتاب، به شرح احوالات و زندگی‌نامه مولانا می‌پردازد، کتاب «پله‌پله تا ملاقات خدا» است .

بحر در کوزه

تمرکز زرین‌کوب در این کتاب، بر رمز و راز موجود در قصه‌های مثنوی است که خود گواهِ معنای مکنون و درونی آنهاست؛ رمز و رازی که بی‌تدقیق در قصه‌ها، امکان ورود به ساحتشان میسر نخواهد شد. زرین‌کوب معتقد است توالی قصه‌های مثنوی نیز خود نشان‌دهندۀ خطِ سیرِ تفکر مولاناست که در عین همراه ساختن مخاطب با قصه‌های توأم با لطافت‌طبع یا درد و رنج، افکار و عوالم او را به جایی ورایِ عواطف و احساسات می‌کِشاند تا بتواند با دستاوردهای ره‌جویانِ و طالبانِ مسیر حق در این قصه‌ها آشنا شود بی آنکه در دامِ استدلال‌های پیچیدۀ صاحب نظران و متخصصان این راه گرفتار شود.

از خلاقیت‌های زرین‌کوب در این کتاب، یکی آن است که کوشیده در تمام کار، قصه‌های مثنوی را با برداشتِ خاصِ خودِ گویندۀ روایت از شکل و محتوای آن مطرح کند چرا که بر این باور بوده تنها با قرار گرفتن در زاویه‌دید گوینده روایت و وقوف بر اندیشۀ او است که می‌توان با او همدل و هم‌مسیر شد. اگر به پرداختن به بحث و نقد در خصوص جنبه‌های گوناگون قصه‌ها از آن روست که به بعضی از آنها بیش از یک‌بار اشاره شده است. این تکرار بنا به ضرورت بوده و هدف از آن، عرضۀ دیدگاه‌های تازۀ هر کدامشان بوده است.

سرّ نِی

سرّ نی کتاب دیگری است که زرین‌کوب در آن کوشیده تا ضمن تقسیم و طبقه‌بندی مباحث مثنوی، به طور مختصر به آنچه که از نظر معنی و شرح، نیاز به تفسیر و توضیح دارد بپردازد. از آنجا که بسیاری از معانی دائما در مثنوی تکرار می‌شود، طرز شرح آنها در این میان باعث می‌شود خواننده و نویسنده نیازی به تکرار برخی مباحث در خود احساس نکند. تلاش او در این کار بر این مبنا بوده تا به‌جز آثار مولانا و یاران و معاصرانش، به آثار مقدماتی که به احتمال قریب به یقین، مولانا با افکار و احوالاتشان آشنا بوده است، استناد کند. البته خاطرنشان می‌کند که اگر چنان‌چه در ادامه کار خود به نقل‌قول‌ها و گزاره‌ها عرفایِ متأخر هم اشاراتی داشته از آن رو بوده که خواسته است بین سخنان و گزاره‌ها و اندیشه‌های مولانا با دوره‌های آتی پیوندی زده باشد.

دکتر زرین‌کوب بر این باور است که شرح مثنوی در این کتاب را نباید بر مبنای مفاهیم عامی و توالی ابیات آن پیش برد. روش‌شناسی زرین‌کوب در این کتاب، در قالب طبقه‌بندی مباحث مثنوی و نیز شرح مواردی بوده که از نظر واژگانی یا معنا نیاز به  تفسیر و توضیح داشته است. این در حالی است که خودش معتقد است کاری که در این کتاب کرده نه شرح مثنوی است، نه تحلیل و نه نقد آن. بلکه بیشتر مایل است آن را مجادله‌ای در مثنوی و کوششی در جهت فهم رمز و رموز موجود در آن تلقی کند.

مشکل «سرّ نِی» و «بحر در کوزه»

انتشار این دو کتاب بسیاری از خواننگان را دچار سراسیمگی کرد؛ چرا که زبان انتخابی زرین‌کوب در تألیف آن، زبانی ثقیل و توأم با بلاغت وافر بود که خود، فهم و درک کتاب را برای خوانندگان عادی دشوار می‌کرد؛ طوری که خواننده مجبور می‌شد برای یافتن یک تفصیل غالبا در خارج متن، در صفحات قبل کتاب یا کتاب‌هایی جست‌وجو کند که دسترسی به آنها دشوار بود. از طرفی بسیاری از مخاطبان این کتاب‌ها نیز مکررا از او خواستند که دست از ایجاز و اجمال در آثارش بردارد. هرچند زرین‌کوب در مقدمه «پله‌پله تا ملاقات خدا» به این گرفتاری اشاره کرد و اذعان داشت این نوع نوشتن برایش یک عادت قدیمی و یک سنت سابقه‌دار در بلاغت است اما در کار «پله‌پله تا ملاقات خدا» این نثر و زبان و بلاغت را ساده‌تر و عاری از حواشی و ارجاعات کرد.

پله‌پله تا ملاقات خدا

این کتاب در شرح زندگی، اندیشه و آموزه‌ها و عوالم مولانا با نثری ‌عامه‌فهم و بی‌تکلف است. تصویری که زرین‌کوب در این کتاب از مولانا ارائه می‌دهد، در واقع مولانایی‌ست «آن‌گونه که در نزد یاران و مریدانش به نظر می‌رسید». زرین‌کوب در تألیف این کتاب، منابع فراوانی در اختیار داشت و از آثار خود مولانا، بهاء‌الدین، برهان‌الدین، سلطان ولد، شمس تبریزی و دیگران بسیار بهره برد.

کتاب «پله‌پله تا ملاقات خدا» را باید روایتی داستان‌گونه و خواندنی از احوالات و روحیات مولانا با تلفیقِ واقعیت و افسانه برشمرد. او با به ‌کار بستن درون‌مایه‌هایی روان‌شناختی سعی کرده تصویری روشن از مولانا ارائه دهد. گزارش زرین‌کوب از مولانا، غالبا حولِ شرح حوادث و رویدادهای زندگی اوست تا آن‌که بخواهد به نقد آموزه‌ها و اندیشه‌هایش او بپردازد. بعد از چاپ این کار و به دنبال استقبال عامه مردم از آن، طی 8 سال 13 بار تجدید چاپ شد.

از انتقادات وارده به این کتاب، همین بحث تلفیق افسانه و واقعیت است. زرین‌کوب معتقد است کار تفکیک مطالبی که جنبه افسانه‌ای دارد از اظهارنظرهای اصلی و حقیقی راجع به آن کاری دشوار بوده که خود گواه فقدانِ یک زندگی‌نامه اصیل و مستند از احوالات مولانا است. او اذعان می‌دارد که اگر این نوشته آمیزه‌ای از خیال و واقعیت است، از این روست که میانِ سیر و سلوک معنوی مولانا و دریافت‌ها و اندیشه‌های روحانی او، یک‌جور هماهنگیِ عجیبی وجود دارد که از پیش بدان نیاندیشیده است و چون روایت مریدان مولانا از او آمیخته با کرامات و افسانه است، از این رو گزارشی که آورده تلفیقی از مجموعه این روایت‌های مربوط و منسوب به اوست. تلاش او بر این بوده تا در میان روایات ضد و نقیضی که در خصوص زندگی مولانا ذکر شده، بنای اعتماد را بر روایاتی بگذارد که با واقعیت‌های زمانه مولانا بیشتر مطابقت داشته یا آنکه به گفته خودش روایت‌هایی را معتبر برشمرد که به داستانِ زندگی مولانا می‌توانست انسجام بهتر و درست‌تری بدهد و در این کار مهم و دقیق به گفته‌های خود مولانا، از کتاب معارف نوشته بهاء‌ولد پدر مولانا، از ولدنامه پسر مولانا یعنی سلطان ولد و نیز معارف سید ترمذی و مقامات شمس در هر جا که لازم دیده استناد کرده است.

برگرفته از:

دین لوییس، ف. (1384)، مولانا دیروز تا امروز، شرق تا غرب؛ حسن لاهوتی

زرین‌کوب، ع. (1377)، پله‌پله تا ملاقات خدا

زرین‌کوب، ع. (1364)، سرّ نی

زرین‌کوب، ع. (1366)، بحر در کوزه

فصنامه نگاه آفتاب، سال 1، شماره 3، بهار 1400

دیدگاهتان را بنویسید