محمدعلی موحد؛ مولوی پژوه برجستۀ ایرانی

[ کلیک برای بزرگنمایی ]

محرمیت در خلوتخانه نورانی

نام محمدعلی موحد با حوزه مولاناپژوهی در قلمرو زبان فارسی پیوند دارد. او که دانش‌آموخته رشته حقوق است، به سبب علاقه‌اش به زبان فارسی به تصحیح کتاب‌هایی در حوزه ادبیات کهن فارسی گرایش پیدا کرد. از اولین آثار کهن که موحد برای تصحیح آنها را برگزید سلوک‌الملوک نوشته فضل‌الله روزبهان بود. او کتاب رحله (سفرنامه) به تألیف ابن‌بطوطه را هم از عربی به فارسی ترجمه کرد.

موحد پیش از انقلاب یکی از اعضای هیأت مدیره شرکت ملی نفت ایران بود. از این رو در خصوص مسائل حقوقی حوزه نفت کتاب‌های زیادی تألیف کرده که از آن جمله می‌توان به درس‌هایی از داوری‌های نفتی قانون حاکم، خوابِ آشفته نفت، نفت ما و مسائل حقوقی آن و … اشاره کرد. از دیگر رساله‌های او که در آن به موضوعِ ادعای امارات متحده عربی بر سر جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی واقع در خلیج فارس پرداخته رساله مبالغه مستعار است.

تصحیح مقالات شمس

پیوند و دلبستگی همیشگی او به شمس و ارتباط شمس با مولانا همواره برای موحد موضوع جالب‌توجهی بوده است. او را باید اولین کسی دانست که قریب سی سال قبل، به تصحیح مقالات شمس تبریزی پرداخت. موحد تنها عامل انگیزشی‌اش برای هموار کردن رنج جان‌فرسای مقابله نسخ خطی بر خود را عشق می‌داند. عاملی که زمینه انتشار نسخ چاپی مفصل‌تری از مقالات شمس را فراهم کرد و به موحد انگیزه داد تا خود را در «خلوت‌خانه نورانی شمس و مولانا» بپندارد. موحد در تصحیح مثنوی پیروِ شیوه کار مجتبی مینوی است که ماه‌های آخر عمر خود  را به تصحیح مثنوی پرداخته بود.

اندر احوالاتِ «باغ سبز»

«باغ سبز» را که اثری تالیفی و گفتارهایی است دربارهٔ شمس و مولانا، باید کتابی بسیار مفصل با ارجاعات به‌جا و اشارات دقیق موحد برشمرد. او در این کتاب به شرح احوال و اندیشه‌های شمس و مولانا می‌پردازد اما این پژوهش را با ارجاع به آثار خود آنها از جمله مقالات شمس تبریزی، دیوان کبیر، مثنوی معنوی و فیه مافیه به عنوان منابع اصلی خود پیش روی این پروژه قرار داده است. به گفته موحد در تفصیل مطالب هم استناد او به یادداشت‌های سلطان ولد و افلاکی و سپهسالار بوده است که این هر سه را باید از قدیمی‌ترین روایت‌کنندگان احوالات و عوالم شمس و مولانا برشمرد. در مورد مثنوی معنوی، ارجاعات موحد به مثنوی به تصحیح نیکلسون است. در کار دیوان کبیر و فیه مافیه نیز به تصحیح‌های فروزانفر مراجعه کرده که در زمان حیاتش به وجود غلط‌های فاحش در چاپ آن‌ اشاره داشت و معتقد بود که این کتاب نیازمند اصلاحات جدیدی است. البته موحد متذکر می‌شود که ارجاعاتش به چاپ جدیدتر و بهتر آن تصحیحات بوده است.

واکاویِ مکنوناتِ مثنوی معنوی

کار تصحیح جدید مثنوی به دست موحد، بعد از مثنوی نیکلسون، نخستین تصحیحی بود که منتشر شد. روش کار او در این کتاب را می‌توان در سه طیف توضیح داد. در بخش نخست به ذکر چکیده‌ای از اصول و روش کار خود می‌پردازد که ضمن آن علاوه بر پرداختن به تاریخچه کار تصحیح مثنوی و تأکید مجتبی مینوی‌ به اهمیت این کار و لزوم کوشش در این مسیر آن هم قریب چهل سال قبل، به سابقه کار بزرگ نیکلسون و تدقیق و پژوهش او روی مثنوی، شیوه تصحیح‌اش و نسخه‌هایی اشاره می‌‌کند که او در آن زمان به آن‌ها مراجعه می‌کرده است. در ادامه به نسخه مثنوی‌ای می‌پردازد که مربوط به سال 677 قمری است. نکته جالب‌توجه در خصوص این نسخه آن است که مشخص می‌کند هر شش دفتر مثنوی طی سلسله‌نشست‌هایی در حضور حسام‌الدین چلبی و سلطان‌ولد برای مولانا خوانده شد و هرگونه تصحیح و ویرایشی در آن با نظر مولانا بوده است. البته موحد در ادامه توضیح داده که چرا نمی‌شود فقط به این نسخه اکتفا کرد. او نوشته است که در این چاپ، نزدیک ۴۹۸ مورد دگرسانی با متن نسخه به چشم می‌خورد. برخی از این موارد، غلط‌های ویرایشی و نگارشی بوده و بسیاری دیگر به اختلاف روایت‌های مربوط به متن ربط می‌یابد.

فرایند اصلاح و ویرایش

در بخش دوم کار، به فرایند اصلاح و ویرایش مثنوی و معرفی نسخ خطی یازده‌گانه‌ای می‌پردازد که تصحیح جدید موحد مبتنی بر آنهاست. او در این باره توضیح می‌دهد که هشت الی 9 نسخه از این نسخ به‌واقع نسخه‌هایی هستند که ظرف سی سال بعد از وفات مولانا و تا پایان قرن هفتم هجری خطاطی شد و به شکل کتاب درآمد و دو نسخه نیز مربوط به قرن هشتم است. موحد توضیح می‌دهد که بنا به دلایلی و با در نظر گرفتن موضوعاتی، این دو نسخه را نیز در جریان کار خود در نظر داشته است. در واقع خود را به نسخه‌هایی از مثنوی مقید دانسته که در آن قرن سروده شده است و دیگر به نسخه‌های قرن‌های دیگر کاری نداشته. چون بر این باور بوده است که غالب تحریف‌هایی که در متن مثنوی رخ داد، بعد از آن بود.

در بخش پایانی کتاب،‌ به مطالبی کلی و شیوه کار خود در تصحیح جدید مثنوی اشاره می‌کند. از آن جمله روایت زنده‌یاد فروزانفر در رابطه با عوامل تأثیرگذار در تحریف مثنوی،‌ زبانِ خاصِ مولانا و تأثیری که از محیط پیرامونش گرفته، مثنوی در هیأت نمونه‌ای از ادبیات مهاجرت، بحثِ تحریف‌های عمدی و تحریف‌های سهوی، نشانه‌های ارتباط بین نسخه‌ها و نیز  سرآغاز جریان افزوده متعلقات و الحاقات به مثنوی از جمله موضوعات جالب‌توجه در بخش پایانی این کتاب است.

موحد در مجموع معتقد است مثنوی را نباید کتابی برشمرد که مؤلفش مثلا در کنجی نشسته و آن را از آغاز تا پایان و ظرف مدتی معین و مشخص نوشته است. بنا به استدلال موحد وقتی هر بخش از هر متنی از مثنوی سروده می‌شد، در میان حلقه نزدیکان و یاران مولانا دست به دست می‌شد. از این رو احتمال دارد از قسمت‌های مختلف یک دفتر،  پیش از آن‌که اصلا بتوان نام دفتر بر آن نهاد، نسخه‌هایی می‌بوده و یحتمل هر بخشی از دفتری که امروزه در قالب یک کتابِ مدون در اختیار ماست، بر اساسِ یک نسخه اصلِ جدا جمع‌آوری و کتابت شده باشد.

نکته مهم دیگری که موحد در خصوص کار خود روی مثنوی عنوان می‌دارد، روش انجام تصحیح آن است. کارِ «فاصله‌گذاری» در این نسخه به گفته او از نکاتی است که نظر خواننده را به خود جلب خواهد کرد. او هدف از این تمهید را راهنمایی خواننده و جلوگیری از تکرار یکنواختِ کار و حفظِ آهنگی یکسان در طول کار عنوان می‌کند. موحد در واقع با این فاصله‌گذاری خواسته است از خواننده دعوت کند لحظه‌ای هم که شده در طول این مسیر پر پیچ و خم توقف و به پیرامون خود توجه کند تا هم‌سویی با جریان وزن و قافیه، سبب غفلت او از دگوگونی‌های زبان مولانا بنا به موقعیت‌های روایت و اندیشه جاری در آن نشود. او کوشیده است تلفظِ عادی برخی واژه‌ها نظیر چُغد، گُزند، مَی و غیره را به صورت امروزین آن بیاورد؛ چرا که معتقد است حفظ شکل قدیم کلمات ممکن است برای اهل فن در اولویت باشد اما خواننده امروز مثنوی چندان به نگرانی‌هایی از این دست وقعی نمی‌نهد و چه بسا اصرار بر این امر، حتی به سردرگمی او بیانجامد.

موحد با استناد به دیدگاه بزرگان این راه از جمله نیکلسون، فروزانفر، مینوی و گلپینارلی که متفق‌القول بر این نظر بودند که مثنوی در سال‌های پایانی زندگی مولانا دائما در معرض ویرایش و بازسازی بوده است، اذعان می‌دارد که او نیز در این کتاب بر این مهم صحه گذاشته و التفات به دگرسانی‌های مضبوط در نسخه‌های مربوط به پانزده سال اول بعد از درگذشت مولانا را ثمره بازخوانی‌های مکرر خود برشمرده است.

برگرفته از:

دین لوییس، ف. (1384)، مولانا دیروز تا امروز، شرق تا غرب؛ حسن لاهوتی

موحد، م‌ع. (1387)، باغ سبز؛ درباره شمس و مولانا

موحد، م‌ع: (مقدمه بر تصحیح مثنوی). مطالعاتِ آسیای صغیر (ویژه‌نامه نامه فرهنگستان): بهار و تابستان 1395،شماره 1

دیدگاهتان را بنویسید